زندگی نامه مشاهیر فردوس
چهارشنبه, ۳ تیر ۱۳۹۴، ۰۳:۵۲ ب.ظ
ملا علاءالملک تونی فاضل خان
ملا علاءالملک تونی فاضل خان ملقب به ملا علاءالملک تونی، زادهشده در فردوس (تون آن زمان)، یکی از معماران بزرگ ایران در قرن ۱۱ هجری بود. از بزرگترین و معروفترین بناهای ساختهشده به وسیلهٔ وی، میتوان به باغ شالیمار در لاهور اشاره کرد که یکی از سرشناسترین مکانهای گردشگری پاکستان است. وی این بنا را به همراهی شخصی به نام علیمردان خان و در سال ۱۰۵۲ ساخت. همچنین مدرسهٔ فاضلیه در مشهد به دست وی ساخته شدهاست. وی ساخت این بنا را در سال ۱۰۶۰ آغاز کرده و در سال ۱۰۷۵ (در زمان شاه عباس دوم) به پایان رساند.
قطبالدین حیدر تونی
قطبالدین حیدر تونی، از عارفان بزرگ شیعه سدههای ۶ و ۷ هجری و سرسلسلهٔ فرقهٔ حیدری بودهاست. قطبالدین حیدر تونی، در سده ۶ هجری در شهر تون (فردوس امروزی) زاده شد. وی با عطار همنشینی داشته و عطار، کتاب حیدرینامه را به نام وی نوشته است. وی مدتی در تبریز اقامت کرد و در سال ۶۱۸ در آنجا درگذشت. یا این حال، امروزه در شهر تربت حیدریه، آرامگاهی به نام وی موجود است و گفته میشود که تربت حیدریه بر مزار وی ساخته شدهاست. ولی بنا به نظری دیگر، آرامگاه موجود در تربت حیدریه، متعلق به قطبالدین حیدر زاوهای بوده و قطبالدین حیدر تونی در تبریز مدفون است.
مولانا آهی تونی
مولانا آهی تونی نیز یکی از شعراست و در کتاب تذکره آتشکده آذر تالیف لطفعلی بیک آذربیگدلی چنین آمده است :
مولانا آهی که ضبط اصلی آن اهلی است وفات او را به سال ۹۳۴ هــ.ق نوشته اند و مورد حمایت سلطان حسین بایقراء تیموری قرار داشته است. او از اهل تون (فردوس) است و هرگز اقلیم وجودش خالی از سلطنت خسروعشق نبوده ، تا آنکه سلطان عشق سلطان حسین میرزا او را اسیر کرده و در مراسم عاشقی به تقصیر خود راضی نشده و از تاثیر محبت منظورنظر معشوق شده و در تبریز به سرای جاوید نقل کرده. گویند روزی سلطان حسین میرزا در باغی به صحبت مشغول و غلام سیاهی را بر در باغ موکل گردانید که کسی را نگذارد که وارد باغ شود، مولانا بر در باغ ممنوع شد، این دو شعر را در همانجا سروده رقعه را در سینی مجّوف نهاده از ممر آب به عمارتی که مجلس آن پادشاه قدردان بود روان نمود من بعد رخصت دخول نمود و داخل مجلس شد و این اشعار را سرود :
دو چشم فرش آن مجلس که سازی جلوه گاه آنجا
به هرجا پا نهی خواهم که باشم خاک راه آنجا
چه خوش بزمی است رنگین مجلس جانان چه سود ، اما
که نتوان شد سفید از شومی بخت سیاه آنجا
مولانا آهی که ضبط اصلی آن اهلی است وفات او را به سال ۹۳۴ هــ.ق نوشته اند و مورد حمایت سلطان حسین بایقراء تیموری قرار داشته است. او از اهل تون (فردوس) است و هرگز اقلیم وجودش خالی از سلطنت خسروعشق نبوده ، تا آنکه سلطان عشق سلطان حسین میرزا او را اسیر کرده و در مراسم عاشقی به تقصیر خود راضی نشده و از تاثیر محبت منظورنظر معشوق شده و در تبریز به سرای جاوید نقل کرده. گویند روزی سلطان حسین میرزا در باغی به صحبت مشغول و غلام سیاهی را بر در باغ موکل گردانید که کسی را نگذارد که وارد باغ شود، مولانا بر در باغ ممنوع شد، این دو شعر را در همانجا سروده رقعه را در سینی مجّوف نهاده از ممر آب به عمارتی که مجلس آن پادشاه قدردان بود روان نمود من بعد رخصت دخول نمود و داخل مجلس شد و این اشعار را سرود :
دو چشم فرش آن مجلس که سازی جلوه گاه آنجا
به هرجا پا نهی خواهم که باشم خاک راه آنجا
چه خوش بزمی است رنگین مجلس جانان چه سود ، اما
که نتوان شد سفید از شومی بخت سیاه آنجا
السیدالجلیل امیرخلیل الله تونی اصفهانی
امیر خلیل الله از علماء و فضلای بزرگ عصر خویش بوده و در کتاب اعیان الشیعه چنین آمده :
« از پرهیزگارترین فضلاء و از معتبرترین و متقی ترین دانشمندان بوده ، وی در جمع آوری کتب و تصحیح آن بسیار جدی و در کتابهای مهم بالخصوص کتابهای فقهی و حدیثی حاشیه هایی نوشته است . لیکن تقوی و برتری کمالات نفسانی او از علمش بیشتر می باشد .
وی در سال ۱۰۸۸ هـ.ق در اصفهان وفات یافته است .»
« از پرهیزگارترین فضلاء و از معتبرترین و متقی ترین دانشمندان بوده ، وی در جمع آوری کتب و تصحیح آن بسیار جدی و در کتابهای مهم بالخصوص کتابهای فقهی و حدیثی حاشیه هایی نوشته است . لیکن تقوی و برتری کمالات نفسانی او از علمش بیشتر می باشد .
وی در سال ۱۰۸۸ هـ.ق در اصفهان وفات یافته است .»
۹۴/۰۴/۰۳