شهدای دهستان برون

معرفی دهستان و ارتباط بیشتر با دوستان

شهدای دهستان برون

معرفی دهستان و ارتباط بیشتر با دوستان

شهدای دهستان برون

آخرین مطالب

با روضه ی حسین (ع)، نفس تازه می کنیم
وقتی هوای شهر نفسگیر می شود

روزها همچنان از پی هم می‌گذرند و دوباره محرم با آن حال و هوای سحرانگیزش از راه می‌رسد. دوباره عطر خوش حسینی به مشام می‌رسد و نوای «یاحسین»گوش جان را نوازش می‌دهد.

عاشورا نه یک حادثه که یک فرهنگ است، فرهنگى برخاسته از متن اسلام ناب که نقش حیاتى را در استحکام ریشه‌ها، رویش شاخه‌ها و رشد بار و برهاى آن ایفا کرده است. درباره رویداد عاشورا بسیار گفته و نوشته‏اند. اما شنیدن دلایل این قیام بزرگ، از زبان خود امام، شیرینی و حلاوت و بصیرت فراوانی، به دل‌وجان می‌بخشد.

1 ـ  امام حسین(ع) در مکه ضمن یادآوری وظیفه سنگین و تکلیف خطیر علما و بزرگان شهرها درباره پاسداری از کیان دین و اعتقادات مسلمانان و پیامدهای سکوت در برابر جنایات امویان، از خاموشی آنان در برابر سیاست‎های دین‌ستیزانه حاکمان اُموی انتقاد کرده و هرگونه همراهی و سازش با آنان را گناه نابخشودنی دانستند‎.


 2- ضمن وصیت‌نامه‌ای که هنگام خروج از مدینه و در زمان وداع با برادرش محمّد بن‌حنفیّه برای وی نوشت، هدف از حرکت خویش را چنین بازگو کرد:

من نه از روی سرمستی و گستاخی و نه برای فساد و ستمگری حرکت کردم‎، بلکه تنها برای طلب اصلاح در امّت جدم حرکت کردم. می‎خواهم امربه‌معروف و نهی از منکر کنم و به سیره جدم و پدرم علی بن ابی‌طالب عمل کنم‎.


 3- حضرت در نامه‎ای که در زمان اقامت خویش در مکه در پاسخ دعوت به نامه‎های اشراف و بزرگان کوفه مبنی برآمدن به کوفه، نوشتند، فلسفه قیام خود را چنین بیان فرمودند: 

به جانم سوگند، پیشوا کسی است که به کتاب خدا عمل کند، عدل و داد را محقق سازد، معتقد به حقّ باشد، خود را به آنچه درراه خدا هست پایدار بدارد‎.

 

4  - حسین بن علی در نامه‎ای که ضمن آن از بزرگان بصره دعوت به همیاری و همراهی با وی کرده است، علّت و هدف از نهضت خویش را چنین بیان می‎کند:

من شمارا به کتاب خدا و سنّت پیامبرش می‎خوانم‎. همانا سنّت پیامبر(ص) از بین رفته است و بدعت زنده شده است‎.

و در جواب عبدالله بن مطیع می‏فرماید‎:

کوفیان به من نامه نوشته و از من خواسته‎اند به نزدشان بروم‎، چون امیدوارند (که با رهبری من) نشانه‌‎های حقّ زنده و بد‎عت‎ها نابود شود‎.

و نیز در نامه‎ای که به شیعیان بصره نوشتند، فرمودند:

من شمارا به زنده کردن نشانه‌های حقّ و نابود کردن بدعت‎ها می‎خوانم.


5 - ابا‎عبدالله در خطبه‌ای که پس از برخورد با حرّ بن‌یزید رِیاحی در منزل «بَیْضَه» ایراد فرمودند، انگیزه قیام خود را با استناد به فرمایش پیامبر ـ ص ـ، چنین بیان کردند‎:

ای مردم! رسول خدا(ص) فرمودند: کسی که فرمانروای ستمگری را ببیند که حرام خدا را حلال کرده و پیمان الهی را شکسته و با سنّت رسول خدا ـ ص ـ مخالفت ورزیده در میان بندگان خدا با گناه و تجاوزگری رفتار می‎کند، ولی در برابر او با کردار و گفتار خود برنخیزد، بر خدا است که او را در جایگاه (عذاب‌آور) آن ستمگر قرار دهد. ‎هان ای مردم‎! بدانید که این‎ها تن به فرمان‌بری از شیطان داده‎ و اطاعت از فرمان الهی را رها کرده‎ و فساد را نمایان ساخته و حدود خدا را تعطیل نموده‎اند، درآمدهای عمومی (بیت‌المال) مسلمانان را به خود اختصاص داده‎اند و حرام خدا را حلال و حلا‎لش را حرام کرده‎اند ‎و من شایسته‎ترین فرد برای تغییر دادن (سرنوشت و امور مسلمانان) هستم.


6 - ایشان در منزل «ذوحُسَم» در توجیه حرکت خویش چنین فرمودند:

آیا نمی‎بینید که به حقّ عمل نمی‎شود و از باطل بازداشته نمی‎شود؟ (در چنین شرایطی) باید مؤمن، به حقّ خواهان دیدار خدا باشد‎. من چنین مرگی را جز شهادت و زندگی با ظالمان را جز ننگ و خواری نمی‎بینم‎.


امام(ع) درباره ذلت ناپذیری خود به‌عنوان هدف دیگر از قیام خویش، بیانات دیگری نیز دارد، ازجمله در مقابل پیشنهاد عبیدالله که حضرت را بین کشته شدن و بین بیعت کردن با یزید مخیّر کرده بود، می‎فرماید:

«... هیهاتَ مِنَّا الذِلّه یأبی اللهُ ذلکَ لَنَا وَ رَسُولُهُ وَ المؤمنُونَ ...»

از ما دور باد که پستی را پیشه خود کنیم، (چراکه) خدا و رسول او از آن ابا دارند.


و نیز در جای دیگر فرمود: به خدا سوگند، من دستم را (به نشانه بیعت) همانند شخص خوار به آنان (پیروان یزید)  نمی‎دهم و همانند فرار بردگان، فرار نمی‎کنم.  

و باز فرمود: مرگ در عزت، بهتر از زندگی در ذلّت است.


محمدعلی عمرانی
۱۲ مهر ۹۵ ، ۰۹:۳۰ موافقین ۰ مخالفین ۰

سی یکمین سالگرد عروج ملکوتی شهید سید علی حاتمی 


محمدعلی عمرانی
۰۸ شهریور ۹۵ ، ۱۰:۰۳ موافقین ۰ مخالفین ۰

مردان بی ادعا سالروز برگشتتان به وطن رو باجان ودل گرامی میداریم وازشماها بخاطر حماسه آفرینیهایتان ورشادتهایتان و رنجهاییکه درزندانهای بعثی بجان خریدید نهایت تشکر راداریم


محمدعلی عمرانی
۲۷ مرداد ۹۵ ، ۰۸:۱۷ موافقین ۰ مخالفین ۰

15 مرداد 1366
سالروز شهادت سرلشکر قهرمان شهید بابایی
روحش شاد 


محمدعلی عمرانی
۱۶ مرداد ۹۵ ، ۱۳:۲۱ موافقین ۰ مخالفین ۰

چفیه هاتان را به دست فراموشی سپردیم و وصیت نامه هایتان را نخوانده رها کردیم.

   پلاکهایتان را که تا دیروز نشانی از شما بود امروز گمنام مانده است.

کسی دیگر به سراغ سربندهایتان نمی رود و دیگر کسی نیست که

در وصف گلهای لاله شاعرانه ترین احساسش رابسراید و بگوید:

چرا آلاله آنقدر سرخ است؟

چرا کسی نپرسید مزار باکری کجاست؟ و چرا شهید محمدرضا در قبر خندید؟

چرا وقتی که گفتیم:یک گردان که همگی سربند یا حسین (ع ) بسته بودند شهید شدند کسی تعجب نکرد؟

چرا وقتی گفتند : تنی معبر عبور دیگران از میدان مین شد شانه ای نلرزید؟

چرا هیچ کس نپرسید: به کدامین گناه هفتاد پاسدار را در شهر پاوه سربریدند؟

وقتی که گفتیم بعد از پانزده سال پیکر شهیدی را سالم از زیر خاک بیرون آوردند کسی تعجب نکرد

چرا کسی از حقوق آن کودکی که در حلبچه شیمیائی شد دفاع نکرد؟

چرا نمی دانیم شیمیائی چیست و زخم شیمیایی چقدر دردناک است؟

شاید ما نیز از تاولهای دستهایشان می ترسیم که روزی بترکد و ما نیز شیمیائی شویم.

شاید اگر رنج آنها را می دیدیم درک می کردیم که چطور میشود یک عمر با درد زیست


نمیدانم که چرا کسی نپرسید

چگونه خدا خرمشهر را آزاد کرد ؟؟؟!!!!!

ای شهیدان، ما بعد از شما هیچ نکردیم.

آن ندای یا حسین (ع ) که ما را به کربلا نزدیک و نزدیک تر می کرد دیگر بگوش نمی رسد.

یادتان هست که گفتید سرخی خونمان را به سیاهی چادرتان به امانت می دهیم.

ما امانت دار خوبی نبودیم و خونتان را فرش راه رهگذران کردیم.

یادتان هست هنگامی که گفتید : رفتیم تا آسمانی شویم و شما بمانید و بگوئید که بر یاران خمینی (ره ) چه گذشت.

رفتید ولی یادمان رفت که حتی یادمانتان را در یک هفته برگزار کنیم.

جایتان خالی اینجا عده ای فرهنگ شهادت را خشونت طلبی می نامند و شهید را خشونت طلب

وقتی حکایت شما را گفتیم فقط پچ پچی از سر تأسف سر دادند و رفتند تا صلح را در کتاب جنگ و صلح تولستوی جستجو کنند.

رفتند تا با نام شهید کیسه بدوزند ولی نفهمیدند که چطور بسیجیان،

همپای امامشان جام زهر را نوشیدند و چقدر سخت بود.

دیگر کسی نیست تا قلب رهبر امت را شاد کند.

عده ای مصلحت دیدند که مقابل توهین به اسلام و شهید سکوت کنند ولی ما مصلحت خویش را در خون رقم زدیم.

راست گفته اند:که بهشت را به بها میدهند نه به بهانه و ما

عمری است که بهانه بهشت را میگیریم.


و ازخاطرات حسین خرازی لذت ببریم , تا شما هستید میدانم که رهبر تنها نیست و تا شما هستید،

عشق، تنها میدان دار این عرصه است.

امروز کسانی از شهیدان سخن می گویند که از دیدن فشنگ نیز واهمه دارند.

ولی در میدان عمل جز سکوت چیزی از آنها نمی بینی .

ما ماندیم تا امروز از آنان بگوییم و فریاد برآوریم

« ما از این گردنه آسان نگذشتیم ای قوم »

ما ماندیم که نه یک هفته بلکه سالهای سال از آنان بگوییم.

چرا که خون آنان است که می تپد. و یادمان نرود که اگر امروز در آسایش زندگی می کنیم،

مدیون انانیم

مدیون حماسه ای که انان افریدند

یادمان نرود که اگر امروز در آسایش زندگی می کنیم،

مدیون انانیم

مدیون حماسه ای که انان افریدند

یادمان نرود که ما هنوز باید جواب بدهیم که


"بعد از شهدا ما چه کردیم"

محمدعلی عمرانی
۰۵ مرداد ۹۵ ، ۰۸:۴۶ موافقین ۰ مخالفین ۰

           مراسم بزرگداشت شهید حاتمی شب جمعه در محل هیات ابوالفضلی برون برگزار می شود.                                 روحش شاد و یادش گرامی       


وصیت نامه شهید سید علی حاتمی
با سلام و درود فراوان به پیشگاه مقدس امام زمان و نایب بر حقش ، خمینى کبیر .
 
خدا را شکر که من توانستم بیایم به جبهه تا براى انقلاب اسلامیم کمکى کرده باشم و توانستم فرمان رهبر عزیز و گرامیم که همان فرمان امام زمان و یا بطور اختصار بگویم فرمان خدا هست ، لبیک گویم 
. 
خدا را شکر که زندگیم در بهترین  دوران هاى بعد از پیامبر اکرم (ص) ( دوران انقلاب اسلامى ) قرار گرفته است. 

 
اى جوانان نکند در رختخواب بیمارى و در خانه بمیرید که حسین (ع) در میدان نبرد با دشمن کافر شهید شد، نکند بگویید که درس دارم یا بگویید که کار دارم و باید درس بخوانم که دکتر یا مهندس بشوم و آنوقت براى ملتم خدمت بکنم ، خودتان فکر بکنید وقتى که شما نیائید به جبهه و جبهه ها را خالى نگه دارید استکبار جهانى شماها را راحت نمى گذارد و کلا باید بروید زیر بار ستم و ظلم استکبار جهانى ، آنوقت دکتر یا مهندس شدن شما چه فایده دارد ؟ آنوقت خدمت براى دیگران چه فایده دارد .

اى مــــادران جــــوانانتان را از رفتن به جبهه نهى نکنید که فردا در روز قیامت نمى توانید جواب زینب که تحمل 72 شهید را در صحراى کربلا کرد ، بدهید .

اى مادران نگویید به جوانانتان که حالا وقت رفتن شما به جبهه نیست و بگویید که یک ماه دیگر به جبهه مى روى که اگر این جوانتان در خانه مرد یا تصادف کرد ، شما نمى توانید در قیامت جواب او را بدهید . جوانانتانرا به جبهه ها بفرستید تا بجنگند و اگر شهید شدند حتى جسد آنها را  تحویل نگیرید زیرا مادر وهب در صدر اسلام جسد فرزند خود را تحویل نگرفت و گفت : 

سرى را که درراه خدا داده ام پس نمى‌گیرم  ‏اى مردم مانند مسلمانان صدر اسلام باشید و اطاعت ولى فقیه را واجب بشمارید و اگر امام عزیزمان گفت باید به جبهه بروید ، شما باید بدون استخاره بروید به جبهه ، و اى مردمى که به جبهه نمى روید بروید حداقل آموزش ببینید که اگر خداى نکرده کشور ما مانند کشور فلسطین شد ، همه شما آماده باشید که حداقل از همان خانواده خودتان دفاع کنید و نگذارید که دشمن به خانواده شما تجاوز بکند و شماها را در دشت و صحرا آواره کند . 

اى مردم از دعا و استغفار فراموش نکنید که بهترین درمان براى تسکین دردهاست و چنان خدا را بپرستید و عبادت کنید که فکر بکنید خدا جلوى شما هست و او را مى بینى یا حداقل او تو را مى بیند . در هنگام دعا کردن گریه کنید زیرا کسى که گریه نمى کند ، سنگ دل هست و خداوند افراد سنگ دل را دوست ندارد . 

مادر عزیزم حالا که شهید شده ام و رفته ام ، امیدوارم که از من راضى باشد و تمام بدى هائى که کرده ام مرا ببخشید . 

مادر مهربانم براى شهادت پسرتان گریه نکنید ، اگر مى خواهید گریه بکنید براى على اکبر و على اصغر گریه کنید و اگر شما گریه کردید فرداى قیامت نمى توانید جواب زینب را بدهید .

مــادر عـــزیزم ، برادرانم را به راه راست هــدایتشان بکنید و هــرگز نگذارید کــــه از راه راست منحــــرف شـوند و به راه افراد نابکار بروند ، وقتى که بزرگ شـــدند آنهـا را به جبهـــــه بفرستید و از رفتن آنهـا جـلوگیرى نکنید نگویید به آنهـــا کـه یک برادر از شمــــا شهید شده ، لازم نیست کــــه به جبهـــه بروید و شمـــا هـم شهید بشوید ، زیرا ( هند ) تحمــل سـه شهید را کرد و در یک جنگ سه شهید داد .
و اى خواهرانم امیدوارم که شما هم بى تابى نکنید که این دو سه روز دنیا لازم نیست بى تابى بکنید ؛  انشا الله این دو سه روز بزودى تمام مى شود و یکدیگر را در بهشت دیدار مى کنیم . 
و اى پدر عزیزم امیدوارم که شما تحمل بکنید شهادت پسرتان را ، که عاقبت همه مرگ است و افتخار بکنید که پسرتان در چنین سنى به شهادت رسیده است . 

و امیدوارم که برادرانم هم ، راه مرا ادامه بدهند و هیچ نیرویى آنها را از ادامه دادن راه برادرشان باز ندارد .

>> اگر انشاء این بد بود آن را درست بکنید که فرصت نبود درست بکنم<<

                                                                                                                      خدایا ، خدایا ، تا انقلاب مهدى ، خمینى را نگهدار ‎

                                                                                             والسلام ‎
                                                                        ‏خدمتگزار کوچک : سید على حاتمى ‎
 
محمدعلی عمرانی
۱۵ تیر ۹۵ ، ۱۵:۴۴ موافقین ۰ مخالفین ۰

شهادت سردار رشید اسلام "دکتر مصطفی چمران" در دهلاویه (1360 ش)

دکتر مصطفی چمران در سال 1311 ش در تهران به دنیا آمد. پس از پشت سرگذاشتن تحصیلات ابتدایی و متوسطه، وارد دانشکده فنی دانشگاه تهران گردید و پس از احراز رتبه اول دانشگاه، بورس تحصیلی در آمریکا را اخذ کرد. در امریکا به تشکیل انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی و انتشار ماهنامه و فعالیت‏های متعدد ضدرژیم پهلوی پرداخت. دکتر چمران سپس راهی مصر گردید و پس از گذراندن دوره نظامی چریکی، جهت یاری برادران لبنانی به آن کشور رفت. وی به مدت هشت سال در آن دیار ماند و همگام با امام موسی صدر خدمات شایانی به ملت مظلوم آن سامان ارایه کرد. دکتر مصطفی چمران پس از پیروزی انقلاب اسلامی و پس از 22 سال دوری از وطن به کشور بازگشت و معاونت نخست‏وزیری را برعهده گرفت. وی بعدها نماینده امام در شورای دفاع، وزیر دفاع و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی گردید و مشغول به خدمت شد. دکتر مصطفی چمران همچنین ستاد جنگ‏های نامنظم را در اهواز سازمان‏دهی کرد و ضربات متعددی بر پیکر ارتش متجاوز بعثی وارد نمود. حضور این سردار رشید اسلام در جبهه‏های نبرد و نیز فرو نشاندن غائله پاوه و سرکوب عناصر ضدانقلاب در کردستان از جمله صفحات درخشان زندگی این شهید والا مقام می‏باشند. سرانجام این عارف و فرمانده سلحشور در حالی که چند روز قبل، منطقه عملیاتی دهلاویه را از لوث وجود دشمن بعثی پاک کرده بود، در آخر خرداد 1361 در این منطقه به دیدار معبود شتافت و پیکر پاکش در گلزار شهدای بهشت زهرا، جای گرفت.

محمدعلی عمرانی
۳۱ خرداد ۹۵ ، ۱۳:۵۲ موافقین ۰ مخالفین ۰

کرد در ماه خدا روح تو پرواز از بدن

گشت مهمان در جوار قرب حی ذوالمنن

بود سال رحلتت سال غم و رنج و محن

جامه ختم رسالت شد بر اندامت کفن

وفات حضرت خدیجه (س) تسلیت باد

محمدعلی عمرانی
۲۷ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۴۹ موافقین ۰ مخالفین ۰

محمدعلی عمرانی
۰۵ خرداد ۹۵ ، ۱۶:۴۵ موافقین ۰ مخالفین ۰

    ✨ خرم آن شهر که در کشور دل جا دارد 

                                                          ✨ کوچه ای پر زگل لاله حمرا دارد 

محمدعلی عمرانی
۰۵ خرداد ۹۵ ، ۱۰:۴۶ موافقین ۰ مخالفین ۰